نور درون

من باید می‌رفتم. از همان اولش هم گفته بودم بروم بهتر است. کجا؟ نمی‌دانم، کلن دلم می‌خواهد بروم و کسی باشد که جلویم را بگیرد

ادامه مطلب »

رنج و لذت

صبح، ظهر، شب/ صبح، ظهر، شب و تکرار و تکرار. همیشه آدم‌ها از میان سختی‌ها رشد کردند. کارهای سخت از آدم انسانی هنرمند و قدرتمند

ادامه مطلب »

۲۵امین روز بهار

کتاب وابسته از بیرگیت فاندربکه را به پایان رساندم. راوی این داستان زنی چهل ساله است که دختری به نام سیمی دارد. او نویسنده است

ادامه مطلب »

موزه گالری دیدی

هر کجا که بروم بالاخره یک کتابفروشی هست تا به آن پناه ببرم و برای دقایقی نشاطی حقیقی را به رگ‌هایم تزریق کنم. این سه

ادامه مطلب »

کابوس کثافت

ظهر خوابم می‌آمد. دراز کشیدم و راحت خوابیدم. آلارم گذاشتم. یک ساعت بعد بیدار شدم و گوشی را خاموش کردم و دوباره خوابیدم. با یک

ادامه مطلب »

پناه‌جو

کلمه‌ی پناه‌جو در کتاب آخرین انار دنیا به چشمم خورد. خیلی ساده از آن خوشم آمد. و دلم خواست بیشتر با آن وقت بگذرانم. چقدر

ادامه مطلب »

سم‌زدایی

خواب و بیداری این روزهایم چندان مشخص نیست اما روزهای ماه رمضان را دوست داشتم. مثل تمام چیزها این هم تمام می‌شود. این هم به

ادامه مطلب »

قهرمان‌ترین قهرمان

از کجا شروع کنم؟ امروز امروز امروز. گاهی وقتا نمی‌دونی از کجا باید شروع کنی وقتی شروع می‌کنی همه چی راحت جاری می‌شه مثل یه

ادامه مطلب »

ترمیم من درونی

۱. از اینکه بخواهم همیشه غر بزنم خوشم نمی‌آید. اما خب آدم است و گاهی فقط نق و ناله و غر حالش را اندکی بهتر

ادامه مطلب »

نور درون

من باید می‌رفتم. از همان اولش هم گفته بودم بروم بهتر است. کجا؟ نمی‌دانم، کلن دلم می‌خواهد بروم و کسی باشد که جلویم را بگیرد

ادامه مطلب »

رنج و لذت

صبح، ظهر، شب/ صبح، ظهر، شب و تکرار و تکرار. همیشه آدم‌ها از میان سختی‌ها رشد کردند. کارهای سخت از آدم انسانی هنرمند و قدرتمند

ادامه مطلب »

۲۵امین روز بهار

کتاب وابسته از بیرگیت فاندربکه را به پایان رساندم. راوی این داستان زنی چهل ساله است که دختری به نام سیمی دارد. او نویسنده است

ادامه مطلب »

موزه گالری دیدی

هر کجا که بروم بالاخره یک کتابفروشی هست تا به آن پناه ببرم و برای دقایقی نشاطی حقیقی را به رگ‌هایم تزریق کنم. این سه

ادامه مطلب »

کابوس کثافت

ظهر خوابم می‌آمد. دراز کشیدم و راحت خوابیدم. آلارم گذاشتم. یک ساعت بعد بیدار شدم و گوشی را خاموش کردم و دوباره خوابیدم. با یک

ادامه مطلب »

پناه‌جو

کلمه‌ی پناه‌جو در کتاب آخرین انار دنیا به چشمم خورد. خیلی ساده از آن خوشم آمد. و دلم خواست بیشتر با آن وقت بگذرانم. چقدر

ادامه مطلب »

سم‌زدایی

خواب و بیداری این روزهایم چندان مشخص نیست اما روزهای ماه رمضان را دوست داشتم. مثل تمام چیزها این هم تمام می‌شود. این هم به

ادامه مطلب »

قهرمان‌ترین قهرمان

از کجا شروع کنم؟ امروز امروز امروز. گاهی وقتا نمی‌دونی از کجا باید شروع کنی وقتی شروع می‌کنی همه چی راحت جاری می‌شه مثل یه

ادامه مطلب »

ترمیم من درونی

۱. از اینکه بخواهم همیشه غر بزنم خوشم نمی‌آید. اما خب آدم است و گاهی فقط نق و ناله و غر حالش را اندکی بهتر

ادامه مطلب »