قصه ای از جنس تنهایی | کتاب نقشه هایی برای گم شدن
در شهر، تنهایی یعنی نبود دیگران یا دور بودن شان از پشت دیوار یا درِ خانه ات اما در مکان های دور افتاده تنهایی نه
در شهر، تنهایی یعنی نبود دیگران یا دور بودن شان از پشت دیوار یا درِ خانه ات اما در مکان های دور افتاده تنهایی نه
چقدر به چالش کشیدن خود سخت است طوری که لحظاتی حس می کنی دیگر راهی نداری و بینهایت خسته می شوی. با خودت می گویی
نمایشنامه ی افرا اثر بهرام بیضایی که سبک و سیاق متفاوتی داشت و با نمایشنامه هایی قبلا خوانده بودم فرق می کرد. هر شخص گویا
همیشه کتاب ها دور و برم بودند. یک روز کتابی از دستم افتاد. صدای ناله اش را شنیدم و برای اطمینان از اینکه کتاب هم
-چه از ذهنت می گذرد؟داری به این فکر می کنی که کی کتابخانه ات پر از کتاب های دوست داشتنی می شود؟ – بله، اما
خوشحالم و بر این باورم که حوادثی که در زندگی من رخ داد موهبتی بود که باعث رشد و نمو و استحکام شخصیتی و قوی
داشتم نمایشنامه ی مرغ دریایی چخوف را می خواندم که از این بخشش خوشم آمد.در رابطه با مشهور شدن نویسنده بود. انقدر دیالوگ بینشان خوب
با خواهر و خواهر زاده ام به کتابفروشی رفته بودیم. من مشغول انتخاب نمایشنامه بودم . آن ها داشتند قسمت لوازم تحریر دفتر نقاشی انتخاب
در شهر، تنهایی یعنی نبود دیگران یا دور بودن شان از پشت دیوار یا درِ خانه ات اما در مکان های دور افتاده تنهایی نه
چقدر به چالش کشیدن خود سخت است طوری که لحظاتی حس می کنی دیگر راهی نداری و بینهایت خسته می شوی. با خودت می گویی
نمایشنامه ی افرا اثر بهرام بیضایی که سبک و سیاق متفاوتی داشت و با نمایشنامه هایی قبلا خوانده بودم فرق می کرد. هر شخص گویا
همیشه کتاب ها دور و برم بودند. یک روز کتابی از دستم افتاد. صدای ناله اش را شنیدم و برای اطمینان از اینکه کتاب هم
-چه از ذهنت می گذرد؟داری به این فکر می کنی که کی کتابخانه ات پر از کتاب های دوست داشتنی می شود؟ – بله، اما
خوشحالم و بر این باورم که حوادثی که در زندگی من رخ داد موهبتی بود که باعث رشد و نمو و استحکام شخصیتی و قوی
داشتم نمایشنامه ی مرغ دریایی چخوف را می خواندم که از این بخشش خوشم آمد.در رابطه با مشهور شدن نویسنده بود. انقدر دیالوگ بینشان خوب
با خواهر و خواهر زاده ام به کتابفروشی رفته بودیم. من مشغول انتخاب نمایشنامه بودم . آن ها داشتند قسمت لوازم تحریر دفتر نقاشی انتخاب
آخرین دیدگاهها