در این پست میخواهم با واژهی «شکست» خلوت کنم.
اول از همه با آن کلمه جمله میسازیم تا حضورش در جملات مختلف را ببینیم.
- از شکست خوردن نترس چرا که تو را به سمت پیروزی سوق میدهد.
- فکر میکرد شکست خوردن یعنی پایان یک زندگی.
- هیچکس دلش نمیخواهد وارد مسیری شود که شکست در آن خانه دارد.
- شکست یعنی شکسته شدن پس تا نشکنی تغییر نخواهی کرد.
- شکستهای پی در پی نباید آدم را ناامید کند.
- کاش میشد در میان این همه شکست کمی هم طعم پیروزی را چشید.
- دلتنگ آن روزهایی هستم که با هر شکست و ناراحتی به آغوش مادرمان پناه میبردیم.
- یک شکست خورده به هیچ عنوان مسیرش را ترک نمیکند.
- حتا اگر در مسیر حق شکست خوردی، بدان حقیقت همیشه پیروز است.
- سر شکسته بود اما با این وجود نمیتوانست تسلیم دشمن شود و شکست را بپذیرد.
- شکست تجربهایست که بهمان میفهماند همیشه قرار نیست ما پیروز میدان باشیم.
- اگر خواستی کسی را شکست بدهی یادت باشد ارزشهایت را زیر پا نگذاری.
- آیا کسی هست که بخواهد شکست خوردن را تجربه کند؟
- عدهای در ظاهر طرفدارت هستند اما نگاه که میکنی میفهمی جز شکست چیزی برایت نمیخواهند.
- هر شکست بهمان نشان میدهد که یک جای کارمان میلنگد.
- شرمگین باد کسی که از شکست دیگران شاد میشود.
- کسی که زمانش را صرف حرف زدن پشت سر دیگران میکند شکست خوردهای بیش نیست.
- حاضرم شکست بخورم اما کسی به زور عقایدش را بر من تحمیل نکند.
- گاهی نیاز است سکوت کنی و شکست را بپذیری تا پیروزی چون موسیقی برایت نواخته شود.
- از شکست دشمنت شاد نشو بلکه بیاموز که شیشههای شکسته را میشود تعویض کرد اما دلهای آلوده به نفرت را هرگز.
ادامهدهنده باش
تا به حال در زندگیات شکست خوردی؟ شکست مالی، احساسی، شغلی، عشقی و…
شاید هر کسی تجربهای متفاوت داشته باشد. اما یک چیز در همه مشترک است و آن این است که با هر شکست آدمی چنان از درون فرو میریزد که تصور میکند دیگر توان ایستادن ندارد. انگار هر آنچه ساخته بود نابود شده است. شکست گاه باعث میشود به خودمان غره نشویم. فراموش نکنیم که ما هم خطاها و اشتباهاتی در زندگی مرتکب شدهایم و باید به دنبال اصلاح هر کدام از آنها باشیم.
شاید یک جای مسیر را اشتباه رفتیم که شکست خوردیم. پس با تجربیات گذشته باید از جایمان بلند شویم و پیهی تمام حال بدیها را به تنمان بمالیم و بگوییم من از نو آغاز خواهم کرد.
ترس از شکست ما را به آن نزدیکتر میکند. هر چه پیش برویم باز هم چیزهایی هست که ما را محکم بر زمین بکوبد و چنان بشکنیم که حس کنیم دیگر قلبی برایمان باقی نمانده است.
هر وقت نام شکست میآید یاد اصطلاح معروف ” هر شکست پلیست به سوی پیروزی” میافتم. شاید خیلی تکراری باشد اما عین حقیقت است. حالا مهم این است که بفهمیم آن پل را چگونه باید ساخت. مفهومی پشت این پل ساختن نهفته است که موجب میشود آدم دربارهاش بیندیشد.
همه میدانیم کسی که ریسک میکند و کاری را شروع میکند، ممکن است یک جای کار شکست بخورد. اما نباید همان ابتدا بگوید خب من که میدانم شکست میخورم پس چرا فلان کار را انجام دهم. اینگونه هم نمیتوان همه چیز را رها کرد.
شکست را که بشکانیم میشود: شکست، زمانی که شکی در میان باشد نتیجه با شکست مواجه میشود.
شکست و پل
حالا به مفهوم شکست و پل میپردازیم. فکر کن در حال انجام یک پروژه هستی و برای بار اول در اجرای آن با شکست مواجه میشوی. آیا کلن کار را رها میکنی یا دوباره ادامه میدهی؟
حالا با آنها که ادامه میدهند کار داریم. در واقع اینجا برای خودت یک پل بنا کردی. چون به خودت جرئت دادی که کاری شکست خورده را بدست بگیری. ممکن است برای بار دوم هم بخاطر چیز دیگری پروژه شکست بخورد. باز هم ادامه خواهی داد؟ درست بعد از هر ایستادگی یک پل دیگر برای خود میسازی. اینجا پل به معنای تجربیاتیست که بالاخره ما را به موفقیت میرساند.
مثلن اتفاقی در زندگیمان میافتد و ما دیگر دل و دماغ هیچ کاری را نداریم. اما نشستن و غصه خوردن بیفایده است پس باید چکار کنیم؟ بلند شویم و از این وضعیت به نفع خودمان بهره ببریم.
زمانی که ویروس کرونا همه گیر شد. به مدت دو الی سه ماه چنان دچار اضطراب و به نوعی افسردگی شده بودم که انگار همه چیز برایم بیمعنا شده بود. این اتفاق برایمان شبیه شکست بود اما من در همین روزها دنبال امیدی برای زندگی گشتم و از جایی که فکرش را نمیکردم با فردی آشنا شدم که مسیرم در نویسندگی را تغییر داد. من شکستم اما با رویکردی دیگر از جا بلند شدم و کمر خمیدهام راست شد. همیشه یک اتفاق یا شکست قرار است درسی بهمان بدهد تا بفهمیم مسیر درست کدام است. اگر شکست را نمیپذیرفتیم و دوباره امتحان نمیکردیم، هیچ چیز عایدمان نمیشد.
چرا شکست میخوریم؟ چرا از شکست خوردن میترسیم؟ چگونه شکستها را تبدیل به پیروزی کنیم؟ برای اینکه دوباره وارد مسیرهای اشتباهی نشویم باید چکار کنیم؟
آیا شکست خوردن لذت بخش است؟ دلایل شکست یک کسب و کار چیست؟ آیا فرار از شکستها مسئلهای را حل میکند؟
شکست یعنی
شانههای خمیده
شکست یعنی میوههای نارس
چشمانی بی فروغ
یعنی حالی محزون
امیدی که ناامید شده
خرد شدن شیشهی دل
شعلههای خاموش
سقوطی برای صعود
رفتن به مسیری غلط برای یافتن
تولدی دوباره
تجربهای برای پیروزی
زنجیرهای زنگار گرفته
یعنی دلیلی برای بازگشت
آخرین دیدگاهها