صندوق ریاضت| تمرینی برای نوشتن

گاهی برای تمرین نوشتن، از اعضای خانواده می خواهم که چند کلمه ی بی ربط را به من بگویند تا از آن کلمات در متنم استفاده کنم. این کار شبیه بازیست و برایم هیجان انگیز است. در واقع می خواهم از هر راهی ایده ای برای نوشتن پیدا کنم.

اگر دوست داشتید شما هم با این کلمات متنی بنویسید و برایم در قسمت نظرات بگذارید. مشتاقانه نوشته هایتان را می خوانم.

به عنوان نمونه:

تمام دیوار های مسیرم را با ترفند های مختلف از میان برمی دارم. بعضی اوقات دیوار ها موجب سرگردانی و حیرانی مان می شوند. نمی دانیم باید چگونه شکافی هر چند کوچک ایجاد کنیم تا بالاخره به آن طرف دیوار ها قدم برداریم.

برای رسیدن به روز هایی طلایی باید آجرهای مسیر را با دستان خودمان یکی یکی برداریم. درست است که گاهی باید بسازیم و  آجر ها را روی هم بچینیم اما در برخی گذر ها باید دیوار های اشتباهی را که سد راهمان شده اند به هر صورت که می توانیم، آرام آرام آن را از بین ببریم.

پس حواسمان باشد گاهی باید دیواری را برداشت. گاهی باید دیواری را ساخت. باید ریاضت کشید تا به آنچه خواستارش هستیم برسیم. حساب های این روزگار نباید از دستمان در برود.

اولین آونگ که به صدا در آمد از جایت برخیز و زودتر از همه روز را آغاز کن. شاید پشت یکی از همین دیوار ها به صندوقی برسی که پر از تجربه و اشیای قیمتی باشد. صندوقی که با تلاش به آن خواهی رسید.

بازش کن و بدان چیز های خوبی در انتظارت است. صبوری، استقامت و ریاضت کشیدن در مسیر موفقیت بسیار مهم هستند. مدام به فکر بازسازی تمام آنچه که خراب کردی باش. از کار ها فرار نکن و جا نزن.

فرار کردن از یک کاری که به نفعت است اشتباه ترین کار ممکن است زیرا بالاخره باید انجامش دهی و هر بار که فرار می کنی دوباره به آن برخواهی گشت. انگار یک مسیر را مدام طی می کنی، از کنار آن کار می گذری اما فقط نمی خواهی انجامش بدهی.