لباس های تکراری | ماجرا های من و آناهیل

– باید بگردم ببینم کدوم لباسو بپوشم بهتره. این نه، خوب نیست. این برای مراسمای رسمیه. این یکی هم خیلی سادست، نه. اینم چند بار قبلا پوشیده بودم تکراریه…

در حال انتخاب یک لباس مناسب برای رفتن به خانه ی دوستم بودم که ناگهان آناهیل مقابلم ظاهر شد: سلام سلام، امداد غیبی از راه رسید. سپس با صدای مخملی اش بلند خندید.

-آناهیل تو اینجا چیکار می کنی؟

– خب بده فهمیدم نیاز به کمک داری و سریع خودمو رسوندم؟

– نه اتفاق خیلیم خوبه، خیلی کلافه شدم سر انتخاب یه لباس. هر بار که میخوام برم جایی میبینم لباس مناسبی پیدا نمیشه. کلی لباس دارم و این مواقع گویا همشون بدرد نخور میشن.

– سخت نگیر. مثلا همین لباس که آبی آسمونیه قشنگه. چرا اینو نمی پوشی؟

– آخه قبلا خیلی اینو پوشیدم، تکراری شده. البته خودمم همیشه میگم آخه کی حواسش به لباس منه. آدما بعد یه مدت یادشون میره که کی چی پوشیده بود. اما باز یه چیزی توی ذهنم میگه نه اینو نپوش. فکر می کنم زیادی داره دخالت می کنه. یا خودم حس می کنم همشون تکراری شدن. نمیدونم، گیج شدم.

-درسته، هر کسی دلش می خواد هر بار یه لباس متفاوت بپوشه اما اگه همیشه اینطوری باشه که نمیشه. سنگ رو سنگ بند نمیشه. اونوقت هزار دست لباس داری که فقط یک بار پوشیدی. البته می دونم تو دیگه در این حد هم نیستی. اما از همین تعدا لباسی که داری طوری استفاده کن که هر بار یکی رو بپوشی تا تکرای بودنش حس نشه.

آدما کلا تنوع طلبن. برعکس ما که همیشه ی خدا همین لباس تنمون هست. شاید باورت نشه اما این پیراهن از وقتی که بدنیا اومدم تنم هست.

-آره همیشه برام سوال بود که شما نمی تونید لباستون رو عوض کنید؟ یعنی دلت نمی خواد که یه رنگ و طرح دیگه ای از لباس رو امتحان کنی؟

– راستش چندان برام اهمیتی نداره . برای همین چندان بهش فکر نمی کردم. آخه از این لباسا که تن من هست اینجا پیدا نمیشه. باید دوباره برگردم جایی که بودم تا بتونم دنبال یه لباس دیگه بگردم.

اما قطعا اگه به دوستام بگم تعجب می کنن چون تعویض لباس قطعا برای کسی انجام میشه که لباسش پاره شده باشه. این لباسا از جنس بدنمون هست و البته عوض کردنش هم ساده نیست. پوستت هم همراهش غلفتی کنده میشه. پس ترجیح میدیم با همین سر کنیم. از اول این برامون عادت شد و دیگه برای هیچکس عجیب نیست.

اتفاقا اگه عوض بشه همه تعجب میکنن و دلیلش رو جویا میشن.

– تو هم چه دنیای جالبی داری آناهیل. خوشم میاد هر بار چیزای جدیدی درباره ی خودت میگی تا بیشتر و بیشتر بشناسمت.

– میخوام همین لباس بنفشم رو بپوشم. اصلا چه اشکال داره چند بار قبلا پوشیدمش. مهم خودمم که با هر کدوم از اینا آراستگیم حفظ بشه.

– آره همین مهمه. خوشحالم که تو از اون دسته افرادی نیستی که به یک بار پوشیدن هر لباسی اکتفا می کنن و یا یه گوشه ی کمدشون خاک میخوره یا حتی میندازن دور.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *