ساختن یک دوست خیالی

می خواهم درباره ی آناهیل دوست خیالی ام  برایتان بنویسم.داشتن یک دوست خیالی از جهات مختلف خوب و کاربردی است. می توانی همیشه با او حرف بزنی. حتی از زبان او یک سری حرف های خودت را به مخاطب برسانی.

این دوست می تواند کسی باشد که در مواقع مختلف زندگی،یکی از من های درونت باشد و راهنمایی ات کند

باید بگویم من اینجا یک دوست دیگر را هم معرفی کرده بودم و الان دلم می خواهد هر دو را نگه دارم چون به هر دو شخصیتی دادم و در ذهنم نقش بسته اند.

از آنجا شروع می کنم که داشتم برایش دنبال یک اسم مناسب می گشتم که از ناخودآگاهم اسم آناهیل روی کاغذ آمد.  یادم نبود این اسم را از کجا شنیده بودم یا کجا خوانده بودم. احتمالا انقدر برایم جذاب بود که در ذهنم ماندگار شد و حالا میان افکارم خودش را آویزان کرد و از خودکار روی برگه نشست. به نظرم زیبا آمد وقتی جستجو کردم دیدم این نام را روی دختران می گذارند و به معنای الهه ی باران،فرشته عشق، الهه ی پاکی  و بوی خوش است.

هم خوشم آمده بود هم حس کردم منحصر به فرد نیست. بعد اسم هیلدو به ذهنم رسید . وقتی در گوگل جستجویش کردم، دیدم چه تصادفی، هیلدو نام یک غار در همین مازندران خودمان و در شهر ساری است. تعجب کردم که اینجا غار دارد! با خودم گفتم چه چیز هایی داریم اما ازشان خبر نداریم. دودل شدم که این اسم بماند یا نه.  درحالی که هنوز دلم پیش آناهیل بود. گفتم شاید بهتر باشد به حرف دلم گوش بدهم و همان آناهیل را نگه دارم.  تصویرش را کم کم در ذهنم ساختم. البته هنوز هم خیلی کامل نیست. دلم می خواهد با توصیفات من یک نفر آن را نقاشی کند و همیشه جلوی چشمم باشد تا قیافه اش را فراموش نکنم.

برایم بسیار جالب و هیجان انگیز بود. من سلطان اسم های عجیب و غریب و من در آوردی هستم اما نمی دانم چرا اینجا هیچ اسمی یادم نمی آمد تا بسازم.

بعد در ذهنم ساختن این شخصیت را شروع کردم.

آناهیل قد کوتاهی دارد و تپل است. می تواند همزمان هم گریه کند و هم بخندد. صدایش نرم و مخملی است و آرامش خاصی از آن ساطع می شود. چشمان درشت و ابروان کشیده و کم پشت دارد. موهایش بلند و موج دار است و بیشتر مواقع آن را گوجه ای بالای سرش می بندد. گوش هایش کوچک و بینی اش هم کوچک و سربالا است. لبش زمانی که می خندد ظاهر می شود و گرنه  شکلش پیدا نیست بخاطر اینکه شبیه یک خط است. چشمانش با مژه های فرخورده و تاب دارش همیشه شاد و پرخنده است. آناهیل از همان اول برایم رنگ دریا را داشت با یک آرامشی عمیق از جنس دریا. شاید بشود گفت رنگ دریایی، رنگی که بین آبی و سبز است.

به این فکر کردم که با انتشار محتوایی از خودم و آناهیل شاید  او از من بیشتر طرفدار پیدا کند .حتی شاید افراد علاقه ی بیشتری به محتوایم پیدا کنند.

مطالب مرتبط

2 پاسخ

  1. سلام هم‌مسیر به وب‌سایتت سر زدم و بسیار لذت بردم…همیشه سرزنده و موفق باشی ان‌شاءالله.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *