تولد به چه معناست؟
دقایقی بعد از اینکه از خواب بیدار شد، به واژهی ” تولد” فکر کرد. به دیوار روبروی تختش خیره شد و به فکر کردن ادامه
دقایقی بعد از اینکه از خواب بیدار شد، به واژهی ” تولد” فکر کرد. به دیوار روبروی تختش خیره شد و به فکر کردن ادامه
قورباغه ای را میان دستانت می گیری و بعد از اینکه اندکی با چشم های ورقلنبیده اش به تو زل زد، با لبخندی میان دستانت
زخمی اگر بر قلب بنشیند؛ تو، نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی، و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه ای
گویی رویاهایمان از ما می گریزند… حالا این ماییم که در تعقیب و گریز باید پای دویدنمان را محک بزنیم. آیا تا به حال اینگونه
دیروز که به دیدن یک دوست قدیمی رفته بودم، موقع برگشت سوار یک تاکسی شدم. در آن لحظه که به ایستگاه تاکسی رسیدم هیچ ماشینی
اینجا صبح نیست. اصلا ناگهان از یک شب تاریک بی انتها به ظهری آفتابی و نورانی می رسیم. چرا باید اینگونه باشد؟ آیا چیزی مشکل
تاریخ را که دیدم یاد یک دوست قدیمی و خاطره ای از دوران راهنمایی افتادم. درست است من خیلی هم قدیمی نیستم و تازه در
تا به حال به تبلیغاتی که روی دیوار های سطح شهر نوشته شده است، دقت کرده اید؟ هیچوقت نیاز به کاری شما را مجاب کردی
پیش از این فکر می کردم همه ی آدم ها شبیه ظاهر و لبخندشانند. مهربان و بدون پیچیدگی اما بعد از اینکه با آدم هایی
تا وقتی سرنخ ها را پیدا نکنی به ته نخ نخواهی رسید. در زندگی ات دنبال سرنخ های ناب و جذاب بگرد. حتما می گویی
دقایقی بعد از اینکه از خواب بیدار شد، به واژهی ” تولد” فکر کرد. به دیوار روبروی تختش خیره شد و به فکر کردن ادامه
قورباغه ای را میان دستانت می گیری و بعد از اینکه اندکی با چشم های ورقلنبیده اش به تو زل زد، با لبخندی میان دستانت
زخمی اگر بر قلب بنشیند؛ تو، نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی، و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه ای
گویی رویاهایمان از ما می گریزند… حالا این ماییم که در تعقیب و گریز باید پای دویدنمان را محک بزنیم. آیا تا به حال اینگونه
دیروز که به دیدن یک دوست قدیمی رفته بودم، موقع برگشت سوار یک تاکسی شدم. در آن لحظه که به ایستگاه تاکسی رسیدم هیچ ماشینی
اینجا صبح نیست. اصلا ناگهان از یک شب تاریک بی انتها به ظهری آفتابی و نورانی می رسیم. چرا باید اینگونه باشد؟ آیا چیزی مشکل
تاریخ را که دیدم یاد یک دوست قدیمی و خاطره ای از دوران راهنمایی افتادم. درست است من خیلی هم قدیمی نیستم و تازه در
تا به حال به تبلیغاتی که روی دیوار های سطح شهر نوشته شده است، دقت کرده اید؟ هیچوقت نیاز به کاری شما را مجاب کردی
پیش از این فکر می کردم همه ی آدم ها شبیه ظاهر و لبخندشانند. مهربان و بدون پیچیدگی اما بعد از اینکه با آدم هایی
تا وقتی سرنخ ها را پیدا نکنی به ته نخ نخواهی رسید. در زندگی ات دنبال سرنخ های ناب و جذاب بگرد. حتما می گویی
آخرین دیدگاهها