قطب نوشتن

بیهوده یا باهوده چه فرقی دارد، آدم انگار با نوشتن معنا پیدا می‌کند. انگار بیشتر قدر لحظاتش را می‌داند و می‌خواهد تند و تند ثبتشان کند. برای من نویسندگی و عکاسی یعنی ثبت لحظاتی که دیگر برنمی‌گردند برای همین همیشه ثبت کردن را دوست دارم. می‌خواهم ده سال، بیست سال یا حتا پنجاه سال بعد بدانم در چنین روزی چه کارهایی انجام می‌دادم، به چه چیزهایی می‌اندیشیدم و چه احساساتی را تجربه می‌کردم.

آدم است یک روز می‌بینی دنیایش تمام می‌شود اما آنچه از او برجای می‌ماند همین چیزهایی‌ست که ثبت کرده است.

حالا مصمم‌تر هستم برای ثبت لحظاتم. سعی می‌کنم از هر لحظه‌ام لذت ببرم و خداراشکر کنم.

امروز صبح اداره پست رفتم و نامه‌ای که برای ریحان نوشتم را پست کردم. هوا خیلی سوز داشت. باران و سرمایش مال ماست، برفش برای بقیه. راستش من همیشه عاشق برف بودم و هستم. اما در طول عمرم به اندازه‌ی انگشتان دستم هم برف ندیدم. برف برایم رویایی است. چون نیست بیشتر عاشقش می‌شویم ولی وقتی زیاد باشد شاید از آن خسته شویم. چون پایداری هوای سرد برای مدت طولانی آدم را خسته می‌کند. فکر کن در قطب شمال و جنوب چه می‌گذرد. آدم‌ها آنجا چگونه زندگی می‌کنند. گفتن از قطب‌های شمال و جنوب باعث شد بروم سرچ کنم و کمی از آن بخوانم. خیلی جالب بود.

آیا می‌دانستید قطب جنوب بسیار سردتر از قطب شمال است. در واقع دمای منطقه قطب جنوب آن‌قدر پایین است که در برخی قسمت‌های این قاره برف‌ها هرگز ذوب نمی‌شوند. میانگین دمای سالانه این ناحیه برابر با ۴۹- درجه سلسیوس است که باعث می‌شود سردترین مکان روی کره زمین باشد. اما میانگین دمای زمستانی منطقه آرکتیک یا همان قطب شمال ۳۴- درجه سلسیوس است و میانگین تابستانی آن حتی چند درجه از این مقدار نیز گرم‌تر است.

پایین‌ترین دمایی که تا به‌ حال در کره زمین ثبت شده مربوط به ایستگاه تحقیقاتی واستاک نزدیک به منطقه ژئومغناطیسی قطب جنوب بوده است. منطقه قطب شمال تنها از یک لایه یخ تشکیل شده و به همین دلیل است که در برابر تغییرات اقلیمی آسیب بیشتری می‌بیند.

یک چیز جالب دیگری که خواندم این بود که برخلاف عکس‌هایی که در آن‌ها می‌بینید کاوشگران جسور پرچم‌هایی را در یخ‌های قطب جنوب فرومی‌برند، قاره قطب جنوب تنها مکان روی کره زمین است که به هیچ‌کس تعلق ندارد. تاکنون هیچ اثری از انسان‌های بومی در آن کشف نشده است و قوانین این منطقه را نیز توافقنامه قاره قطب جنوب تعیین می‌کند. بر اساس این پیمان، از این قلمرو و منابعش تنها می‌توان در راستای اهداف صلح‌آمیز و علمی بهره‌برداری کرد.

برخلاف قطب جنوب، جمعیت قطب شمال حدودا به ۴ میلیون نفر می‌رسد و آن‌ها در دهکده‌ و شهرهایی چون بارو در ایالت آلاسکا، ترومسو در نروژ و مورمانسک و سالخارد در کشور روسیه زندگی می‌کنند.

همچنین به‌ ندرت کسی پایش را در قلمروی قطب جنوب می‌گذارد و اگر هم افرادی به آنجا بروند، تنها وارد منطقه‌های تحقیقاتی و علمی آن می‌شوند. بنابراین زندگی اسکیموها در قطب جنوب کاری غیرممکن به نظر می‌رسد.

البته جالب است بدانید در شمال شرقی روسیه دره‌ای به نام اویمیاکن وجود دارد که به عنوان سردترین نقطه قابل سکونت زمین شناخته می‌شود و دمای آن گاها از قطب شمال نیز سردتر می‌شود.

 حیات وحش متمایز قطب شمال و جنوب

بیشتر مردم فکر می‌کنند که خرس‌های قطبی و پنگوئن‌ها در یک سکونتگاه مشترک زندگی می‌کنند. اما این باور غلطی است که تبلیغات تلویزیونی و رسانه‌ها ایجاد کرده‌اند. واقعیت این است که پنگوئن‌ها تنها در نیمکره جنوبی زمین و قطب جنوب زندگی می‌کنند و در این قاره خطر حمله هیچ حیوان درنده‌ای کسی را تهدید نمی‌کند. اگر پنگوئن‌ها و خرس‌های قطبی در یک منطقه زندگی می‌کردند، خرس‌ها دیگر نگران منبع غذایی‌شان نبودند. خرس قطبی بزرگ‌ترین درنده زمینی است و گونه بومی نیمکره شمالی محسوب می‌شود. خرس‌های قطبی بر منطقه شمالی و یخی اقیانوس قطب شمال فرمانروایی می‌کنند و خوک آبی، گاو دریایی و حتی بعضا یک نهنگ متوسط را می‌خورند.

 

خب این مطالب علمی هم اینجا بماند شاید برای شما هم مفید باشند.

حالا برویم کمی لم بدهیم و کتاب بخوانیم. وقتی کم کتاب می‌خوانم انگار درونم خالی از کلمه می‌شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *