از واژه تا فرهنگ | علاقه به واژگان و زبان شناسی

مدتی ست که توجهم به واژگان و زبان شناسی بیشتر شده است. دلم می خواهد از آغاز خلقت کلمات و زبان سر در بیاورم. اواخر اسفند بود که در کارگاه تولید محتوا بعد از یک تمرین در رابطه با نوشتن کتاب غیر داستانی، ترغیب شدم کتابی درباره ی واژگان بنویسم. با خودم گفتم برای شروع این کار حتما باید در این زمینه زیاد مطالعه کنی.

سپس دنبال کتاب هایی گشتم که هیچوقت فکرش را نمی کردم دنبالشان بروم. به کتابفروشی رفتم و بدون اینکه از کسی راهنمایی بگیرم در میان قفسه ها سرک کشیدم و قفسه ای پیدا کردم که مختص زبان شناسی و کلمات بود.

کشف کردن در دنیای کتاب ها لذت ویژه ای دارد که تا تجربه نکنی متوجه اش نمی شوی. چند کتاب را یکی یکی برداشتم و تورق کردم. بیرون کتابفروشی پدر و مادر منتظرم بودند اما من غرق کتاب ها شده بودم.

پشت جلد را می خواندم و کمی از شروع آن را. بالاخره با صدای گوشی ام به خودم آمدم. دیدم حدودا نیم ساعت یا چهل دقیقه است که آنجا ایستاده ام. چهار کتاب در دستم بود و انتخابم را کردم. با حس و حالی وصف نشدنی به سمت صندوق رفتم و حساب کردم. دلم می خواست زودتر شروعشان کنم.

خیلی آرام و تدریجی دارم کتاب از واژه تا فرهنگ از بهاءالدین خرمشاهی را می خوانم. در اواسط کتاب به کلمه انگلیسی slang که به معنای عامیانه است برخوردم . آن قسمت از متن کتاب را اینجا می گذارم.

کتاب از واژه تا فرهنگ

از بنده به شما نصیحت که دنبال معادل قرص و قایم و آب بندی شده و چفت و بست داری برای زبان یا واژگان عامیانه در زبان انگلیسی نگردید، که آخر و عاقبت ندارد.

باری اگر از هر اهل زبان و زبان دان و انگلیسی دانی که با مسائل زبانشناسی و فرهنگ نگاری هم آشنایی دارد بپرسید که زبان/بیان یا واژگان عامیانه در زبان انگلیسی چه می شود متفقا خواهند گفت slang  که به تعریف آن خواهیم پرداخت ولی راقم این سطور بر آن است که slang در انگلیسی حوزه و حیطه و حریمی دارد کوچکتر از «عامیانه» ی فارسی و برای آنکه کمبود آن برطرف شود باید یک نوع، گونه، همانند، (همطراز) یا (عدیل و همطراز یعنی idioms) بر آن افزوده شود.

slang را دکتر اختیاری در کتاب معنی شناسی به «سخن گفتن مردم کوچه و بازار» و دکتر محمدرضا باطنی زبانشناس و فرهنگ نگار شهیر به اصطلاحات عامیانه تعریف کرده اند.

یک فرهنگ جدید الانتشار انگلیسی در تعریف آن چنین آورده است: «واژگانی بسیار غیر رسمی که غالبا کسانی که وابسته به گروه خاصی هستند به کار می برند.، فی المثل «جوانان» ، تبهکاران/قانون شکنان، سربازان و ارتشیها و غیره.

Slang یا عامیانه

slang به بخش محاوره ای زبان تعلق دارد، ولی چنین نیست که هر تعبیر محاوره ای/ گفتاری slang (کمابیش معادل عامیانه) باشد. « خفه شو»، به جای ساکت باش/ خاموش به ندرت به کتابت در می آید، یعنی در زبان مکتوب/ نوشتاری به کار می رود، مگر در گفت و گو/ دیالوگ، ولی هر چه هست slang (مسامحتا=عامیانه) نیست. بعضی از ویژگی های slang از این قرار است: که علی العمده زبانی است ناپایا، یکهو گر می گیرد و روشنی و گرمی می بخشد و یکهو سرد و خاموش و فراموش می شود یعنی در قیاس با کلمات زبان رسمی، کم عمر تر است…

 

دیوید کریستال به نقل از منبعی معتبر، ۱۵ ویژگی و فایده برای slang قائل است از این قرار: « ۱٫ خوشایندی و دلنشینی ۲٫ حکایت از ذوق و نکته دانی ۳٫ متفاوت نمایی ۴٫ غرابت نمایی ۵٫ گیرایی ۶٫ فرار از تکرار و مکررات و کلیشه گویی ۷٫ غنی سازی زبان ۸٫ افزایش عینیت، یعنی جان و جوهر دادن به زبان  ۹٫ رفع تکلف ۱۰٫ بهره وری از سرزنده بودنِ حالت/ جنبه گفتاری زبان ۱۱٫ تسهیل مناسبات اجتماعی (خونگرم تر شدن و راحت تر اختلاط کردن) ۱۲٫ خودمانی تر شدن ۱۳٫ نشان دادن جا و جایگاه فردی و اجتماعی گوینده ۱۴٫ فرار از شر دیگران ( گران جانان مقرط گوی) ۱۵٫ افزایش حالت محرومیت

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *