ملودی شهر بارانی
زیر اون درخت شمشاد،وقتی زانو زده انگشت روی سنگ من گذاشته بودی و حمد می خوندی، من از دو حفره تاریک این چشم ها نگاهت
زیر اون درخت شمشاد،وقتی زانو زده انگشت روی سنگ من گذاشته بودی و حمد می خوندی، من از دو حفره تاریک این چشم ها نگاهت
زیر اون درخت شمشاد،وقتی زانو زده انگشت روی سنگ من گذاشته بودی و حمد می خوندی، من از دو حفره تاریک این چشم ها نگاهت
آخرین دیدگاهها