زالو های دوست داشتنی

زالو ها درون استکانی ول می خوردند و به پیشانی ام که نزدیکشان کرد با دهانشان به قسمت های مختلف چسبیدند.
هر کاری کنی قابل جدا شدن نیستند مگر اینکه محکم و بزور جدایشان کنی که عواقب خودش را دارد

پس تا جایی که امکان دارد باید بگذاری خودشان بعد از اتمام کار ولو شوند.

موجودات جالبی هستند جایی خوانده بودم زالو ها با ترشح بزاقشان آن قسمتی که می شکافند

را بی حس می کنند تا درد کمتر شود ولی در کل انگار وقتی روی پوست قرار می گیرند

پوست سوزن سوزن می شود و حس خاصی دارد.

بر خلاف ذهنم که از کاه کوه می سازد خیلی درد ندارد و استرس های قبل آن بیهوده درونم موج می اندازد.

دکتر میگفت اگر استرس داشته باشی زالو ها زود روی پوست  نمی چسبند آن ها متوجه ی این حست

می شوند و این موضوع برایم جالب بود. راستش من استرس داشتم اما در سریع ترین زمان ممکن  چسبیدند.

یک حس عجیب غیر قابل وصفی دارد در طول مدتی که می چسبند گاهی دلت می خواهد سریع بکِشی و برشان داری .

شاید چیزی که بیشتر از همه آدم را آزار می دهد ؛قسمت پایینی که به آن دم یا به قولی قلاب می گویند

باشد که با خوردن خون، آویزان می شود و این قسمت ماجرا و برخوردش با بینی و چشمانم بسیار چندش آور بودند.

زالو ها می نشینند ،خون های کثیف را می مکند وقتی سیر شدند خودشان یکهو می افتند.

تقریبا بیست دقیقه یا بیشتر یا کمتر یکی یکی افتادنشان شروع می شود.نمی دانم بعد از اینکه افتادند باز هم زنده می مانند یا نه؛اما بعدش حرکتشان را دیدم. البته آنقدر سنگین میشوند مانند کسی که تا خرخره غذا خورده است،ولو می شوند.

خلقت شگفت انگیز

همه ی موجودات به یک نوعی قابل استفاده هستند

و واقعا اگر فکر کنیم از این جهان خلقت شگفت زده می شویم چقدر همه چیز با نظم و حساب شده است.

موجودی که خداوند آفرید تا جنبه ی درمان بیماری ها را داشته باشد و خیلی از موجودات دیگر که

همه و همه دست در دست هم جهانی به این عظمت را ساخته است.

واقعا اگر روزی هزار بار شکر خداوند را به جا بیاوریم کم است. انقدر کوچک و ناچیزیم که نقطه ای  در این جهان

هستیم. کاش بیشتر حواسمان را جمع کنیم. مسیر اگر درست طی شود تهش به جاهای خوب ختم می شود.

رهرو بودن را یاد بگیر رو به جلو حرکت کن بگذار نور ها از همه جهت مسیرت را روشن کنند اینگونه بهتر می توانی نتیجه بگیری.

شنیدی می گویند انسان های زالو صفت!
کسانی که تا جا دارند از این و آن همه چیز را می مکند و ذخیره می کنند( مانند احتکارکنندگان)

و تا به خرخره شان نرسد ول کن نیستند.

مانند زالو به هدفت بچسب

اما یک چیز را خیلی خوب می توانیم از زالو ها یاد بگیریم که وقتی به یک هدف چسبیدیم تا وقتی به نتیجه

نرسیدیم و سیر نشدیم آن را ول نکنیم. تا آخر با اشتیاق تمام به مسیر سفت بچسبیم و از چیزهای خوبش تغذیه کنیم.

شاید آن آلودگی ها و کثیفی های موجود در خون برای ما ضرر داشته باشند اما برای زالو تغذیه محسوب می شوند پس هر کسی به یک نوعی می تواند از چیزها بهره ببرد شاید تو چیزی که می خواهی،

ابزار و وسایلت متفاوت با آدم های دیگر باشد پس بچسب و تا نرسیدی قصد ول کردن و رها کردن را از سرت بیرون کن.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *