توانایی شناختن خود|۷ روز با ۱ جمله

خوشبختی یعنی تواناییِ شناختنِ خود،بدون ترسیدن.

-والتر بنیامین

شنبه:

شناختن ما از جایی آغاز می شود که خودمان بخواهیم. می نشینیم در رابطه با خود فکر می کنیم. نوشتن یکی از راه هایی ست که می توانیم از طریق آن به شناخت برسیم.

هر جای زندگی که خودمان را گم کردیم باید ببینیم چگونه شد که اینجا قرار گرفتیم. آیا چیزی باعث شده که احساس بدی پیدا کنیم ؟ دنبال دلیل باید بود.

امیال و احساساتمان را باید بشناسیم . اگر یک حس منفی در درونمان وجود دارد باید علت یابی شود. بعد سراغ راهکار برو. وقتی بدانیم این احساس از کجا بر می خیزد می توان به نوعی جلویش را گرفت. می دانم که ساده نیست. برخی امیال که درونمان به صورت عادت شده اند را باید کم کم از میزانش بکاهیم. تغییر هیچ چیزی ناگهانی ممکن نیست مخصوصا تغییر یک عادت یا رفتار که مدت ها در درونمان وجود دارد.

هر چه بیشتر خودمان را بشناسیم آنوقت بهتر در جهت رشدمان می توانیم پیش برویم. شناخت خود مقوله ایست که افراد بسیاری به آن پرداخته اند  و کتاب های زیادی در این باره نوشته شده است. هزار مشاور و روانشناس وجود دارد که می توان ازشان کمک گرفت اما چیزی که آخرش می ماند با یک خروار پند و راهکار ما هستیم.

مایی که هر روز راس ساعتی از خواب بر می خیزیم. اصلا به این فکر کردیم که چطور می توانیم هر روزمان را بسازیم. با چه هدفی چشممان را باز می کنیم.

خودشناسی ما را در بطن لحظات می برد و آگاهمان می کند. از لایه های زیرین وجودیمان که آگاه می شویم تازه ویژگی های منفی و مثبتمان را می بینیم که هر کدام گوشه ای قرار دارند.

حالا می توانیم یکی یکی این ها را زیر ذره بینمان بگیریم و اصلاحشان کنیم.

خودسازی آسان نیست اما یک نسخه ی خوب از ما ساخته می شود.

 

دوشنبه:

شناخت ما از خود با آسایش باید همراه باشد. اگر جایی بودی که رفتاری بد از تو سر زد و نتوانستی خودت را کنترل کنی آنجا خودت را می شناسی. به همین سادگی و بدون هیچ اتفاقی همگی بهترین آدم های روی زمین هستیم. همه چیز را شرایط بهمان نشان می دهد. گاهی با برخی از جنبه های رفتاریمان روبرو می شویم که خودمان هم تعجب می کنیم. پس هر آدمی حتی خودمان را با قرار گرفتن در تنگنا یا شرایطی متفاوت می توانیم بشناسیم. آن شرایط شاید سکوی پرتاب با شوند برای اینکه فکر کنیم و به دنبال این برویم که چرا من همچین رفتاری داشتم ؟ بعد سوال پشت سوال از خودمان بپرسیم. بدون ترس بنشینیم و تمام ویژگی های رفتاریمان را بنویسیم.

جوری نباشد که بخواهیم حتی برای یک رفتار بدمان خودخواهانه نظر بدهیم و دلیل بیاوریم. چطور وقتی کسی همان کار را انجام می دهد و ما با آن مواجه می شویم زشت ترین رفتار است . اما به خودمان که می رسد عیبی ندارد چون با دلیل موجهی بوده است. خودخواهی و قبول داشتن خود با هر عیب و ایرادی قطعا اشتباه است. باید بپذیریم برخی از رفتار هایی که از ما در شرایط مختلف سر می زند هم درست نیستند.

مثلا اگر در همان لحظه که می خواهیم عصبانی شویم مکث کنیم اندکی فکر کنیم.

خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم. از دیدگاه او به مسئله نگاه کنیم آنوقت ارتباط بهتری برقرار خواهیم کرد. البته خیلی از اوقات ما می خواهیم تمام رفتار های غلطمان را پشت یک سری نقاب پنهان کنیم تا ازمان تعریف و تمجید کنند.

پس می دانیم یک سری رفتار های اشتباه داریم اما نمی خواهیم ریشه ای حلشان کنیم.

چرا؟ چون ترک عادت سخت است. کسی که سال ها کاری را انجام می داده و رفتاری درونش نهادینه شده چطور به سادگی می تواند ترکش کند.

پس اولین گام در شناخت خودمان بررسی رفتار ها و واکنش های مثبت یا منفی هنگام روبرو شدن با سختی یا مشکل است.

همین فرد که انقدر خوش مشرب و معاشرتی است. قرار است با فردی ازدواج کند فقط دنبال این است که طرف را اسیر خودش کند . وقتی جذب شد و بدستش آورد دیگر این رویش را کنار می گذارد. دورو بودن یکی از ویژگی های شخصیتی ست که این روز ها خیلی ها درگیرش هستند. آیا خودشان خبر دارند ؟ هیچوقت از دورویی ضربه نخورده اند؟  وارد زندگی می شوند و اینجاست که خود واقعیشان را نشان می دهند.

آدمی که خودش را نمی سازد ممکن است عامل بدبختی آدم دیگری هم شود.

وقتی هر کدام از ما خودمان را می سازیم یک جامعه ساخته می شود. جامعه ای که آدم هایش همدلی را فوق العاده بلدند چون روی خودشان کار کرده اند.

چرا هیچ کجا خودسازی را آموزش نمی دهند؟دلیل اینکه هر درسی در دانشگاه داریم اما یادگیری رفتار های درست را نداریم چیست؟ مگر دانشگاه کارخانه ی انسان سازی نیست؟ اشتباه ما همین است که علم و دانش را مقدم بر همه چیز قرار دادیم. در حالی که تربیت خود مهم ترین چیز است که از کودکی باید روی بچه ها کار شود.

مگر نه اینکه همین کودک وقتی بزرگ شد با یک ویژگی اخلاقی اشتباه می رود دزد و خلافکار و آدم کش می شود؟ بنیاد خانواده ها همگی نیاز به یک بازسازی دارد. برای همین است این روز ها تحمل ها کم شده ، دعوا ها زیاد شده و تهش که به نتیجه نمی رسند با یک جدایی همه چیز را تمام می کنند.

همه فکر می کنند خودشان بی عیب و نقص هستند و هر عیبی هست مردم دارند. حتی همین افراد مدام از دیگری ایراد هم می گیرند.

کسی که اقرار می کند که مثلا من فلان ضعف شخصیتی را دارم و دارم با مطالعه و مشورت تلاش می کنم تا انسان بهتری در جامعه باشم . این فرد آدم خوبیست چون مدام اصرار نمی کند که یک انسان کامل است. اتفاقا اعتراف می کند که من هم نقص هایی دارم و در جهت رفعش تلاش می کنم.

البته اینطوری هم اگر بگویی خب من فلان ویژگی رفتاری را دارم و همینی که هست. نمی توانم تغییرش دهم و… یک اعتراف خشک و خالی به درد نمی خورد.

تغییر خود به فردی بهتر قطعا راحت نیست . پس اگر کسی حتی برای بهتر شدن خودش هم نمی خواهد تلاش کند آدمی نیست که بشود به حرف های دیگرش اعتماد کرد. خودپسندی را فریاد می کشد. نمی داند سازندگی موجب رشد شخصیتی می شود.

سه شنبه:

چگونه باید خودمان را بشناسیم؟ این سوالی ست که شاید هر کسی به آن فکر کند.

هیچکس مانند خودمان نمی تواند ما را بشناسد. پس اول از همه باید از خود بپرسیم آیا خودت را می شناسی؟  ما به اندازه ی کافی خودمان را نمی شناسیم.

گاهی با رفتار هایمان آشنا نیستیم یا نمی دانیم در مقابل باید چگونه با آن کنار بیاییم.

یا شاید بهتر است کنار نیاییم و آن را جایی یادداشت کنیم. هر روز درباره ی یکی از ویژگی هایی که آن را شناختیم بنویسیم. نوشتن سبب می شود تا بهتر بتوانیم به آن فکر کنیم و همین شاید ما  را از رفتار اشتباهمان دور کند.

فکر می کنم دارم تکراری می نویسم. چیزی در ذهنم نیست. هر چه هم هست را انگار نوشتم.داشتم فکر می کردم بهتر است در این باره بیشتر بخوانم. همین حالا چند دقیقه مکث کردم. هر چه در ذهن داشتم به ظاهر تکراری بودند.

وقتی خودمان را درست نشناسیم در شناخت دیگران هم دچار مشکل می شویم. البته که با ظاهر نمی توان کسی را شناخت. اما بعضی رفتار ها و مدل حرف زدن در موقعیت های متفاوت می تواند ما را به شناختی سطحی از افراد برساند.

 

چهارشنبه:

وقتی خودمان را می شناسیم آنوقت احترام و ارزش بیشتری برای خود قائل می شویم. حواسمان است که حرف های بقیه باعث نشود تا ما از مسیری که در پیش گرفتیم دور شویم. دیگر برایمان مهم نیست دیگری چه فکری راجع به ما می کند.

کسی که تصمیم می گیرد خودش را بیشتر بشناسد در واقع دارد به خودش اهمیت می دهد تا در شرایط مختلف بتواند به خودش کمک کند. و به تنهایی از پس سختی ها بر بیاید. ما گاهی به خودمان هم دروغ می گوییم. اما اینجا باید با واقعیت روبرو شویم تا بتوانیم درونیاتمان را درست شناسایی کنیم.

سفر به درون یک سفر معمولی نیست. ممکن است با چیز هایی روبرو شویم که نیاز باشد مدت ها کنارش بمانیم تا آن بخش را تعمیر کنیم. ابتدا باید خودمان را هر طور که هستیم بپذیریم تا تغییر گام به گام ایجاد شود.

ما می پذیریم ضعف داریم. دلمان نمی خواهد دیگران مدام این ضعف را توی صورتمان بکوبند. حاضریم مدت ها تنها در اتاقمان بمانیم و به اصلاح خود بپردازیم تا اینکه همیشه از اطرافیان حرف بشنویم.

اگر ضعفی وجودی داری پنهانش نکن. نترس، فقط برای اینکه آن ضعف را برطرف کنی زیاد مطالعه کن. برای تربیت شخصیت و درونیاتت وقت بگذار . شاید بقیه بگویند اصلا معلوم نیست داره چیکار می کنه. نیاز نیست همیشه بهشون توضیح بدی. رد شو.

اگر هر کدام از ما روی شخصیتش کار کند دنیای بهتری خواهیم داشت. شخصیت و رفتار ما روی بقیه هم تاثیرگذار است. اینکه همدلانه برخورد کنیم. حتی اگر کسی شبیه ما فکر نمی کند. خودشناسی راهی برای دیگر شناسی هم هست.

آنوقت فقط به منافع خودمان فکر نمی کنیم . منصفانه برخورد می کنیم.

 

جمعه:

برای خودت عادتی را تعیین کن بعد هر روز به آن پایبند باش. عادت های خوب ما را می سازند و می توانیم طبق آن ها خودمان را بسازیم. با هر چه که همراه شوی کم کم شبیهش می شوی. این چیزیست که خیلی از افراد می گویند. پس با چیز های خوبی همراه شو،عادت های خوبی را دنبال کن و دست از عادت های اشتباه بردار. حتی در انتخاب همراه و دوست هم حواست را جمع کن . تو باید آنقدر به عقاید درستی که داری پایبند باشی تا کسی که همراهت می شود نتواند با عقیده ی غلطش رویت تاثیر بگذارد. البته اینطور هم نباید باشی که در کل دیدگاه دیگری را قبول نداشته باشی.

اگر چیزی را نمی دانی همان ابتدا مخالفت نکن . برو تحقیق کن بعد با دلیل بگو حرفش درست است یا اشتباه. دیدگاه هر فردی بر اساس تجربه و میزان مطالعه و ارتباطش با آدم های کار درست متفاوت است.

وقتی خودت را شناختی راحت تر هم می توانی همراه و دوست مناسب پیدا کنی.

تا اینجا که در رابطه با جمله ای نوشتم فهمیدم باید اطلاعاتم را در این زمینه بیشتر کنم. اینکه یک جمله بتواند به ما بفهماند که هنوز اطلاعات کافی درباره ی موضوعی خاص نداریم خیلی خوب است . باعث می شود دنبال راه های خودشناسی برویم. شاید روزی بخواهیم برای کسی در این باره حرف بزنیم اگر اطلاعات موثق تر و کامل تری داشته باشیم هم به خودمان بهتر می توانیم کمک کنیم هم به دوستی که در این زمینه مشکلی دارد.

دو روز نتوانستم بنویسم با اینکه خودم را موظف کرده بودم اما گفتم عیبی ندارد. همین مقدار هم خیلی خوب بود نوشتم. نیاز داریم در زمینه هایی بیشتر بخوانم تا بهتر بنویسم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *