فهم و برخورد ها

به خودت نگاه کن. به امید های رفته و راه های نرفته. بنگر که روز ها به سان باد می گذرند. آنوقت ما نشسته ایم و با خود می گوییم خب این هم می گذرد.

مهم این است چگونه آن را بگذرانیم. آفتابی یا ابری چه فرقی می کند. در هر صورت بهانه هایمان را به محیط ربط می دهیم. مثلا می گوییم هوا گرم است پس نمی توانم فلان کار را انجام دهم.

اگر قرار باشد همیشه به همین منوال بگذرد تهش به کجا خواهیم رسید؟ آیا چیز خوشایند یا امیدبخشی در دوردست می توان دید و به آن دل خوش کرد؟

بعضی ها فکر می کنند خب این کار خیلی راحت است، بروم آن را انجام دهم. می رود و شروع نکرده برمی گردد. امان از حرف های نپخته و کال که فقط می خواهند به بیرون بپرند.

البته تقصیر خودمان است که بهشان اجازه می دهیم.  خدا نکند روزی حرفی بزنیم که خودمان خلافش را انجام بدهیم.

قطعا آن فرد که به او این حرف را زدیم ما را به سخره می گیرد. خحالت زده می شویم. البته یک عده خجالت زده که نمی شوند حتی بلدند همین حرف هایی که خودشان زده بودند را طوری برگردانند که ثابت کنند، نه من منظورم فلان چیز بود. شما خوب متوجه نشدید. حالا اینجا تقصیر گردن دیگری می افتد.

در هر جایگاهی که هستی حق نداری بگویی فلان کار راحت است و به پای کار دیگری نمی رسد.

هرشغلی، هر فردی شخصیت دارد پس به آن نباید توهین کرد.

ذهن ما مدام از این شاخه به آن شاخه می پرد. گاهی نمی داند اصلا چه می خواسته است. گاهی هم زیادی می داند و به همین دلیل سردرگم می شود. به نظرت چرا؟

زیادی دانستن خوب است اما دردسر هایی هم دارد. وقتی مردمی را می بینی که هیچ نمی دانند و حتی در مقابل یک کار ساده کم می آورند یا بلد نیستند درست حرف بزنند، تو پریشان می شوی. اعصابت بهم می ریزد.

کاری هم از دستت ساخته نیست. کسی که خودش نمی خواهد بفهمد پس حقش است که در آن موقعیت و منزلت بماند. بعضی ها هستند که آماده ی یادگیری و ترقی اند. اگر بهشان بگویی می پذیرند و می گویند حتما سراغش می روم. این ها نمی خواهند بجنگند فقط چون با موضوعی آشنا نبودند نتوانستند راه درست را پیدا کنند.

از اول مسیر را بهشان اشتباه نشان دادند. حالا اگر کسی کار بلد باشد و بهشان راهی درست را نشان دهد با کمال میل می پذیرند. گردن کشی نمی کنند و اصرار نمی ورزند که کار خودشان درست است.

تفاوت هر آدمی از زمین تا آسمان است پس با هر کس به نوعی باید برخورد کنی.

مطالب مرتبط

4 پاسخ

  1. واقعا همه این ها بهانه است اگر بخواهیم می‌شود و تنها خودمان مقصر روزهای از دست رفته هستیم شاید کوچکترین حرکت ما برای رسیدن به هدفی بزرگترین مشکل را از سر راه بردارد ممنون به خاطر مطالب خوبت زهرای عزیز

  2. منم با شما هم نظرم با هرکسی باید رفتار متفاوتی داشت و نمی شود یک چهارچوب خاص رفتاری برای همه در نظر گرفت .دیدن بعضی از آدم ها که خود را ساده لوحانه درگیر مشکلات بزرگ و عجیب غریب می کنند و لقمه را دور سر خود می گردانند گاهی به من احساس جنون می دهد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *