کشاورزانِ مزرعه ی زندگی

زندگی ما مزرعه ای ست که روزی دانه ای در آن می کاریم و ماه ها و سال ها برای رشدش صبر می کنیم. نور درخشان خورشید هر روز  دانه ای که کاشتیم را نوازش می کند تا جوانه بزند و سبز شود. در آلونکی مستقر می شویم و منتظر می مانیم تا سبز شود و بتوانیم جواب تلاش هایمان را ببینیم.

ما همه به نوعی کشاورزی هستیم که داریم در مزرعه ی زندگی بذر منحصر به فرد خودمان را می کاریم . در این مسیر باید از کشاورز های با تجربه و خبره کمک بگیریم تا بتوانیم به موقع به آن آب وکود مناسب را بدهیم تا بهتر به عمل بیاید و سرش را از دل خاک بیرون بیاورد.

یک روز که شاید انتظارش را نداریم ناگاه می بینیم که دانه مان سبز شده و امیدی در قلبمان حس می شود.

ما همچنان که تلاش می کنیم شاهد رشدش هستیم اگر با اهمال کاری در آلونک لم بدهیم و فقط به انتظار بنشینیم در آخر نه آن بذر و دانه تغییری می کند و نه نتیجه ای برایمان به ارمغان می آورد.

این انتظاری بس بیهوده است. پس باید برای چیزی منتظر باشیم که کاری برایش کردیم. اینکه بدون عمل فقط هر صبح و شب منتظر رسیدن بذر باشیم هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد.

ثمرهء تلاش ها

بعد از سال ها گندم هایی طلایی چشممان را روشن خواهند کرد . گندم های طلایی همان ثمره ی اهداف مان هستند. چنین روزی را باید جشن گرفت.آنوقت آسیاب افکارمان را روشن می کنیم و گندم ها را درونش می ریزیم. بالاخره یک ثمره ی کامل و فوق العاده خواهیم داشت که ما را برای شروع یک کار جدید و اهداف بزرگ تر آماده می کند.

در مزرعه ی زندگی ات بذر های خوبی بکار تا بتوانی بهترین و مرغوب ترین چیز ها را به عمل بیاوری و برداشت کنی. حتی می توانی نتیجه ی سال ها کار و تلاش و تجربیاتت را در رستورانی به خورد آدم هایی که خواهان دریافتش هستند بدهی . بدان این تجربیات چراغ راه کسانی خواهد شد که نیازمند راهنمایی هستند و یک روز از تو بابت کمکت نهایت قدردانی را به جا خواهند آورد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *