واژه ها سنجاقک سنجاقک در تنم پر می کشند

واژه ها سنجاقک سنجاقک در تنم پر می کشند…

و من بینهایت از پروازشان خرسندم و می دانم به جای خوبی خواهند رفت . سپس فرود می آیند.

واژه ها چه زیبا روی صفحات کاغذ جاگیر می شوند. این عشق میان نویسنده و واژه ها به وسعت دریاهاست. می خواهم با واژه ها زندگی کنم. واژه ها تا ابد زنده می مانند و برای هر نویسنده ای می توانند سرشار از عشق و دوستی باشند. واژه ای از دریای وجود خارج می شود و به دنیا می آید.

البته برای اولین بار نیست که  واژه ای دنیا را می بیند او از درون نویسندگان زیادی جاری شده است.

نویسندگان مشهوری که شاید اولین بار یک واژه را بوجود آوردند و میان نوشته هایشان آن را نشاندند.

واژه ها را که کنار هم بنشانی تک به تک جوانه خواهند زد و تو باید به شکوفاییشان ایمان داشته باشی.

می دانی گاهی برای نوشتن از واژه هم واژه کم می آورم و نمی دانم چه چیزی را برای وصف آن ها به کار ببرم. از کلمات نوشتن برایم بسیار خوشایند است چون کلمات جزو ابزار کار من هستند و بودنشان مایه ی دلگرمی ست.

خدا را شکر می کنم که هر چه بنویسیم واژه ای ته نمی کشد و تمام نمی شود. واژه شبیه آب و برق و گاز  نیست که بگویند کمتر مصرف کنید تا برای آیندگان بماند.

واژه تا ابد هزار هزار بار هم اگر به کار برده شود باز هم جا دارد که بتوانیم با آن ها بنویسیم. خوشحالم که این نعمت بزرگ یعنی زبان و کلمات تا همیشه برایمان می مانند و اتفاقا هر چه بنویسیم و بخوانیم دایره ی واژگانمان گسترش پیدا می کند.