قدرت آدم های سر سخت

من فکر می کنم…

آدم سرسختی هستم.چیزی که مرا در میان غم ها از جا بلند می کند همین روحیه است. البته نمی توان گفت ما آدم ها تنها دارای یک ویژگی هستیم. مثلا گاهی ضعیفِ ضعیف می شویم طوری که نمی توانیم لحظه ای هم روی پای خودمان بایستیم. اما همیشه دلمان می خواهد قوی و نیرومند باشیم.

که با یک بادی چون بید نلرزیم و از شاخه ای روی زمین پرت نشویم. نه دلیل نمی شود هر کسی که ویژگی های متفاوت دارد سست عنصر باشد. اتفاقا هر رخدادی در زندگی ممکن است اثری خاص رویمان بگذارد و این است که تعیین می کند چه رفتاری از خودمان نشان دهیم.

خیلی از رفتار ها در هنگام وقوع اتفاق ناخودآگاه هستند. طوری که کنترلشان از دستمان در می رود. اما اگر بتوانیم حتی در سختی هم کنترلشان را در دست بگیریم جزو افراد قدرتمند به حساب می آییم. اما بیشتر اوقات ما سرسختیم. هر زود می شکنیم و سریع دلمان می خواهد از جا بلند شویم تا چیزی نو را امتحان کنیم.

درست است هر حادثه ای ما را به جایی در دوردست پرت می کند و تا دوباره به آن جایی که بودیم برگردیم به زمان زیادی نیاز داریم. اما مهم این است که کاملا رهایش نمی کنیم. دوباره برگشتن به نقطه ی پیشین خیلی مهم است. تا وقتی به آن نقطه برنگردیم نمی شود یک چیز نو را بیاغاریم.

سرنوشت ما را می سازد. تمام قفل ها با همان کلید هایی که داریم باز خواهند شد. فقط کافی ست امتحاشان کنیم. می دانم امتحان تمام کلید ها خسته کننده و عذاب آور است اما بالاخره ما را به نتیجه ای می رساند.

در ها باز می شوند و افقی نو به رویمان گشوده می شود که اگر وجود این سختی ها نبود قطعا تلاش نمی کردیم این افق را بگشاییم. همین  سختی هاست که از ما آدمی سر سخت و قطعا در مراحل بعدی یک فرد قدرتمند می سازد. فقط کافی ست کم نیاوریم. قوی بودن همیشه هم خوب نیست گاهی باید ضعیف بود تا راه های قوی بودن را بدست آورد.

ما آدمیم و همه ی این وضعیت ها را در شرایط مختلف تجربه کردیم. پس تبریک می گویم که سرسخت بودی و باز هم با وجود زخم ها و درد های بی پانسمان به راهت ادامه دادی و گفتی حتی اگر ته این مسیر به هیچ برسم باز هم می روم تا بالاخره کلید امید را در یکی از این دروازه ها پیدا کنم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *