به آنچه معتقدی، پایبند باش

” ایمان و تردید همسایه اند. تنه به تنه هم می زنند و برای خود جا باز می کنند. آن ایمان و یقین که بیایند و خنکای امن و آرامش را بدون تردید با خود بیاورند، نمی دانم کی از راه می رسند.”

– ارتداد/وحید یامین پور

معمولا هر کدام از ما به چیزی معتقدیم. هر کجا که می رویم اگر حرفش به میان بیاید شاید از جایمان بلند شویم و به طرفداری و حمایت از آن بپردازیم. فکر کن روزی کسی بیاید و چیزی که به آن معتقد هستیم را زیر سوال ببرد و ما دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشیم. آن زمان چه حسی خواهیم داشت؟

انگار شک و تردید چون ماری درونمان چنبره می زند . اما چیزی دوباره می گوید نه نه باید بر سر این عهد بمانی. از طرفی آن حرفی که شنیدیم طوری تاثیرگذار بوده که فرد توانسته سر پنج دقیقه سخنرانی به صورتی قانعمان کند که دهانمان بسته بماند.

وقتی به چیزی واقعا ایمان داشته باشیم و سر آن به یقین رسیده باشیم قطعا هیچ کس با حرف هایش نمی تواند ما را از مسیری که در آن هستیم برگرداند.

از کسی که مدام خودش را به در و دیوار می کوبد تا ایمانمان را زیر سوال ببرد و ما را دچار شک و تردید کند باید دوری کرد. حاضری بخاطر ایمانت از یک سری آدم ها جدا شوی؟

هر کجا که دیدی دارند میان تو و آنچه که عقیده ی قلبی ات هست فاصله می اندازند، آن جمع را ترک کن. نه تو فرار نمی کنی بلکه ابتدا حرفت را می زنی؛ آنوقت اگر دیدی حرفت هیچ تاثیری ندارد خودت را برمی داری و دور می شوی.

قرار نیست به زور در جمعی بمانیم که با ما جور نیستند. یک عده همیشه می گویند به عقاید هم باید احترام گذاشت اما به خودشان که می رسد احترام که نمی گذارند هیچ، حتی تو و ایمانت را زیر سوال می برند!

همیشه متاسف می شوم از این طرز برخورد و نگاه هایی که می خواهند به تو بفهمانند تو هیچی نیستی و من از دماغ فیلم افتاده ام.

ما آدم ها با هم سر جنگ و دعوا نداریم. آن کسی جنگ را شروع می کند که مدام در سرش افعالی پریشان پرسه می زند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *