در جهان خیال، با واژگان قدم میزنم
اینجا آموختههایم دربارهی نوشتن، نویسندگی، زبان و کلمات را با شما به اشتراک میگذارم.
خلاصهی نمایشنامهی نوای اسرارآمیز
ابل زنورکو نویسندهای که جایزهی ادبی نوبل گرفته و تنها در جزیرهی رُزوَنوی در دریای نروژ زندگی میکند. جایی در نزدیکی قطب شمال که شش ماه از سال روز است. در بعدازظهر روزی هستیم که پایانش شب زمستان فرامیرسد و شش ماه آینده را در تاریکی باید گذراند. داستان با
۱۰۰ روز در کوشش برای شناخت زبان| بخش اول
بیش از یک سال است که بیشتر صدای کلمات را میشنوم. هر کدام حرفی برای گفتن دارند که اگر گوشهای درونتان را باز کنید و بیشتر با آنها رفیق شوید بهتان خواهند گفت که از کجا آمدهاند و آمدنشان بهر چه بود. آنچه که بیش از هر چیزی ما را
زبانشناسی با شناخت واژگان آغاز میشود
از روزی که تصمیم گرفتم زبان را بهتر بشناسم بیش از یک سال میگذرد اما در این میان وقفهای طولانی افتاد. به نظر میرسید این کار برایم چندان اهمیتی ندارد و گویا تفننی دارم به آن میپردازم. چون معمولن کسی که جدی است هر روزش را صرف یادگیری یک حوزهی