تا به حال عذاب وجدان گرفته ای؟ قطعا برای همه پیش آمده که چیزی در سرشان رژه برود و مدام بگوید:
ببین این همه بهت گفتم این کارو نکن و انجامش دادی حالا میخوای چکار کنی یا برعکس .
نمی دانم دقیقا در کدام قسمت از مغز این اتفاق رخ می دهد اما چنان ماری در تمام وجودت چنبره می زند
و نمی دانی باید چکار کنی. باید هر چه که آن را برایت یادآوری می کند را کنار بگذاری البته بستگی دارد
عذاب وجدانت برای چه چیزیست اگر برای انجام کاریست که آن را کنار گذاشتی باید سعی کنی
اگر به نفعت است هر طور شده سراغش بروی تا ذهنت آزاد شود هر چند اگر آن کار سخت باشد اما
اگر برای یک کاریست که نمی خواستی انجامش بدهی اما وسوسه شدی و دوباره سراغش رفتی باید
طلب بخشش کنی مثلا به خودت قول داده بودی برای امتحانی تقلب نکنی و تمام چیز ها را از معلومات
خودت بنویسی اما موفق نشدی و نمره ای که گرفتی در واقع برای خودت نیست و میبنی بقیه همه
خیلی کم شدند و دلت نمی خواهد از تو بپرسند که چند شدی؛البته فکر می کنم در دنیای امروز تقلب کردن
یک چیز پیش پا افتاده است و اگر کسی این مثال را ببیند به حالت مسخره واری بخندد و بگوید
برای این عذاب وجدان داری؟
ببین چه کسایی دارن تقلبای بزرگ تر می کنند و ککشان هم نمی گزد حالا تو نشستی هی میگی
چرا انجامش دادم. اما این دلیل نمی شود زیرا همین کار های اشتباه به ظاهر کوچک وقتی برایمان عادی شوند
کم کم که وارد فضاهای دیگر می شویم ناخودآگاه آن را تکرار می کنیم چون قبحش برایمان شکسته
و عادی شده است. هر چه می گذرد بیشتر و بیشتر انجامش می دهیم تا مثلا ناگهان سر از تقلب های بزرگ
و اساسی در می آوریم آنجایی که کل ملت را درگیر می کنیم .
اگر ذره ای در مقابل نفسمان بایستیم و هر چه گفت انجام ندهیم هیچوقت به قسمت های بد ماجرا نمی رسیم.
کنترل نفس از کوه کندن هم گاهی سخت تر است اما همین که پا رویش بگذاری یعنی تو بنده ی
شایسته ی خداوندی.
امام علی علیه السلام:
کسی که به اصلاح نفس خویش نپردازد و هر چه زودتر خود را درمان ننماید بیماری اش تشدید می شود و
علاجش سخت می گردد و فاقد طبیب معالج خواهد شد.
(مستدرک، ج ۲، ص ۳۱۰)
پس اگر درگیر عذاب وجدانی شدی آن را نعمتی برای خود به شمار بیاور .
اینکه هنوز در وجودت وجدانی بیدار و هوشیار داری که هشدار دهد و تو را دور کند.
البته نیاز است سعی کنی و به حرف هایش گوش بدهی بلکه رستگار شوی.
آخرین دیدگاه‌ها