به واکنش های منفی خود شخصیت بدهید تا موجود شوند!

به واکنش های منفی خود شخصیت بدهید تا موجود شوند. هر اسمی که فکر می کنید قابلیت نامگذاری روی آن حس منفی را دارد. یک کاراکتر کامل از آن بسازید تا هر وقت سراغتان آمد، بتوانید درست و حسابی مانند یک فرد بنشینید و با آن صحبت کنید.

احساسات آن قدر وسیع و مه آلودند که تبدیل آن ها به شخصیت واقعی و مشخص که بتوانید با آن مبارزه کنید بسیار مفید و کاربردی است.

حالا می توانید روی آن موجود طوری تمرکز کنید که وقتی شخصیتی واقعی در دنیای واقعی تهدیدتان می کند با آن رفتار می کنید.می توانید مباحثه کنید، می توانید مقابله به مثل و داد و بیداد کنید یا می توانید آن را در جعبه ای بگذارید و درش را قفل کنید.

حالا این موضوع در اندازه ای است که تحت کنترلتان است و آن چنان ظاهر مضحکی دارد که وقتی دارید آن را از سر راه بر می دارید قاه قاه می خندید.

این بخش را در کتاب رام کردن ذهن سرکش خواندم و با دریافت ذهنی خودم چیز هایی به آن اضافه کردم.

برخی احساسات بازیگوش و حرص در آرند

اگر هر بار با حس بدی روبرو شدید، بخواهید سریعا از آن فرار کنید. قطعا آن حس هم با سرعت بیشتری روبرویتان ظاهر خواهد شد. شما از نفس می افتید اما آن همچنان پر قدرت و سرحال می خواهد سر به سرتان بگذارد.

شبیه کودکی که هر چه بگویی اذیتم نکن با خنده ای شیطنت آمیز باز هم به سمتت می آید.وقتی فهمید این نقطه ضعفتان است بیشتر تکرارش می کند. تا اینکه شما هم دست از هر کاری که دارید بکشید و با او همراه شوید.

او یک حریف می طلبد یا یک همبازی، وقتی توجهی به او نمی کنید سعی بر این دارد که هر جور شده  ابراز وجود کند.اصلا هم برایش مهم نیست که چگونه این کار را انجام دهد.

هر زمان دیدید حستان هم دارد آزارتان می دهد سریع با او همراه شوید. نخواهید او را پس بزنید اینگونه بیشتر تمرکزتان را بهم می ریزد و میان کارتان مدام ورود می کند. پس در هر صورت وقتتان را می گیرد.

بهتر است اسمی که برایش گذاشتید را صدا بزنید و بگویید تو با من چکار داری؟ چرا دوباره داری تعقیبم می کنی؟

مثلا فکر کنید دارید صحبت می کنید و کسی وارد شود آنوقت فکر می کند دیوانه شده اید. و این واقعا خنده دار است. احتمالا همان زمان به کل آن حس محو می شود چون دیگر جایگاهی ندارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *