ایده هایی که خواب را از تو می ربایند!

تا به حال ایده ای بوده که خواب را از تو برباید؟ طوری که در رختخواب دراز کشیده ای و در حال فکر کردن به مسئله ای هستی. ناگهان جرقه ای می ترکد و هوشیارت می کند.

بعد فکرت کاملا مشغولش می شود. به آن پر و بال می دهی و از جنبه های مختلف نگاهش می کنی. چقدر لذت بخش است. اگر ایده ی یک متن یا داستان باشد، همان لحظه باید بلند شوی و حتما بنویسی وگرنه اگر بخواهی بخوابی و دوساعت بعد بیدار شوی دیگر آن ایده مثل اولش در ذهنت باقی نخواهد ماند. ایده ها چون قاصدکی سر راهت، در مسیرت قرار می گیرند و با دیدنشان لبخند به لبت می آید. باید آن را بگیری و محکم نگهش داری تا  سریع با بادی همراه نشود و نرود.

ایده ها را هم باید بقاپی؛ که اگر همان لحظه دریافت نکنی.آن ها نیز همچون قاصدک، سبک و بی پروا تو را ترک خواهند کرد و در مسیر شخصی دیگر قرار خواهند گرفت.

بعضی ایده ها بیشتر در ذهن می مانند چون باید اجرا شوند. مانند ایده ی عکاسی، چون باید ابزار و وسایل را آماده کنی تا بتوانی آنچه در ذهنت است را عملی کنی.

در نهایت همه چیز به خودمان و میزان علاقه و نیازمان بستگی دارد. همیشه همین بوده. هیچوقت نمی توانی بگویی من کار دارم و از خانواده ات بخواهی ایده را برایت نگه دارند تا بعد سراغش بروی.

ابتدا آن چیز کوتاهی که در ذهنت شکل گرفته را در کاغذی بنویس تا بعد به ادامه اش بپردازی. نیاز نیست در همان نشست تمامش کنی. تو فقط اصل ایده را بگیر تا هدر نرود چون آبی که رفته بر نمی گردد. ایده ای که رفته بر نمی گردد و به پشت سرش هم نگاه نمی کند.

گاهی باید از خوابت بزنی تا ایده ای بکر را بقاپی.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *