حذف آدم اشتباهی

امروز به صورت اتفاقی دیدم یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم دیگر صفحه ی مرا در اینستاگرام دنبال نمی کند.

چند وقت پیش هم مرا آنفالو کرده بود و من گفتم شاید اشتباهی پیش آمده باشد یا دستش خورده دوباره

دنبالش کردم و او هم دوباره صفحه ام را دنبال کرد.

 

حالا امروز که این اتفاق افتاد متوجه شدم نه مثل اینکه اشتباهی نبوده و دلیلش را نمی دانم.

گفتم شاید دوست  ندارد و خب به زور که نمی شود به کسی بگویی صفحه ات را داشته باشد و تو را بخواند.

دوباره وارد صفحه اش شدم تا چک کنم همکلاسی های دیگرم را هم دارد یا خیر. دیدم بیشتر کسانی که من دارم

او هنوز دنبال می کند الا یکی از دوستانی که خیلی با هم صمیمی بودند.

 

دیگر خیلی برایم سوال شد. البته دوستش یک بار در گروهی که با هم داریم گفته بود دیگر با هم ارتباطی ندارند

و من از همان زمان کنجکاو شدم دلیلش چیست. چون هر کسی در مدرسه این دو را با هم می دید فکر می کرد مثل عاشق و معشوق هستند که کنار هم نشسته اند . گل می گویند و گل می شنوند.

دوستیشان هم قدمت طولانی ای داشت. برای همین قطع این نوع رابطه بیشتر آدم را متعجب می کند.

 

بالاخره امروز به دوستش پیام دادم و ماجرا را توضیح دادم و گفتم چی شد یهو رابطه تون قطع شد.

بعد او که گویا دل پری داشت گفت از وقتی ازدواج کرده انتظارات دوستش انگار از او بیشتر شده .

می خواهد مثل قبل هفته ای مثلا دو بار همدیگر را ببینند و به هم سر بزنند یا مدام به یکدیگر پیام بدهند.

حتی می گفت چند روز بعد از ازدواجش به او گفته بود خیلی خر شانسی و از این اصطلاحات که آدم دلش نمی خواهد حداقل از رفیقش بشنود چون حس می کنی او به تو حسادت می کند برای همین این را می گوید.

 

حالا نه یک بار بلکه چند وقت بعد باز هم تکرارش می کند. دوستانی که شبیه دو خواهر یا حتی فراتر از آن بودند

اما اینگونه با اشتباهات هر دو یا یکی از دو نفر دوستیشان فرو پاشید.

البته که آدم نمی تواند یک طرفه به قاضی برود اما اگر این طرف قضیه همه چیز را راست بگوید پس می توان حق را به او داد.

 

اینکه آدمی نباید همیشه از یک نفر انتظارات بی جا و زیادی داشته باشد و شرایط زندگی را درک کند.

کسی که ازدواج کرده بالاخره یک مسئولیت هایی در قبال همسرش دارد و کمی سرش شلوغ تر از قبل می شود.

اینکه دو طرف چه دوست چه همسر یا هر یک از اعضای خانواده بتوانند درک متقابل را یاد بگیرند دیگر این مشکلات پیش نمی آید.

گاهی هم نیاز است آن دیگری دقیقا در موقعیتی که رفیقش در آن است قرار بگیرد تا بفهمد.

البته کسی که نخواهد بپذیرد خودش اشتباه می کند، منکر این قضیه می شود اما همین که خودش بفهمد

دوستش راست می گفت هم کم نیست. کاش روزی پشیمان نشود که خیلی دیر است.

 

به نظرم قطع این رابطه و حذف آدم اشتباهی اینجا معنا پیدا می کندباید بالاخره یک جایی پرونده را بست.

وقتی داری اذیت می شوی با اینکه همیشه خوبی می کنی و طرف مقابل باز هم دستی می خواهد حتی آبرویت

را جلوی بقیه می برد خیلی برای آدم گران تمام می شود.

 

موضوع امروز سمپوزیوم توسعه فردی درباره ی حذف آدم ها و کارهای اشتباهی در زندگی بود و این یکی از آن نمونه هایی بود که همین امروز با آن مواجه شدم.

دو دوست صمیمی بعد از  اشتباهات مکرر یکی از آن ها،دیگری تمام تلاشش را کرد.حتی همیشه طرف او را

می گرفت و خوبی می کرد باز بدی می دید اینجا بود که رابطه را قطع کرد.

جایی که دیگر خودش در حال ضرر کردن بود. اینجا می توان گفت جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است

اما بالاخره هیچوقت آن حس و حال فراموش نخواهد شد!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *